زهرا آقاجانی در «اولین همایش ملی مسائل اجتماعی زنان»: 

«طلاق» گذار از ارزش‌های جامعه سنتی به جامعه مدرن



این پژوهشگر حوزه زنان با بیان اینکه طلاق موجب افزایش اعتماد به نفس زنان و پیشرفت و گشودگی زندگی آنها شده است، گفت: نتایج تحقیق ما نشان می‌دهد چگونه طلاق در جامعه درحال گذار ایران می‌تواند به تحقق برخی از مهمترین ارزش‌های جامعه مدرن، منجر شود.

به گزارش عطنا، «اولین همایش ملی مسائل اجتماعی زنان» به همت دانشگاه علامه طباطبائی با همکاری دیگر دانشگاه‌های علوم انسانی کشور و مراکز تخصصی مطالعات زنان با حضور جمعی از استادان و دانشجویان متخصص حوزه مطالعات زنان دوشنبه، ۱۰ اردیبهشت‌ماه و سه‌شنبه، ۱۱ اردیبهشت‌ماه در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.

زهرا آقاجانی، پژوهشگر حوزه زنان در پنل ششم این همایش که موضوع آن «آسیب‌های روابط زناشویی» است مقاله خود را با عنوان « جایگاه علوم اجتماعی و خرد انتقادی در هویت سازی نگاه انتقادی زنان به هویت مطلقه» ارائه داد.

وی در ابتدای سخنان خود گفت: افرادی که در این پژوهش انتخاب شده‌اند زنانی بودند که علوم اجتماعی خوانده و تجربه طلاق داشتند، مصاحبه با روش گرند تئوری با ۲۰ نفر از این زنان انجام شده است. درصدد این مسئله برآمدیم که براساس نگاه انتقادی و تجربه‌ای که آنان از طلاق داشتند، این مسئله ارزیابی کنیم.

تغییر و تحول در ارزش‌ها

آقاجانی قبل از شروع بحث اصلی خود گفت: یکی از ویژگی‌های این کار این است که مثال نقصی بود برآنچه به عنوان عرف فکری و پژوهشی نسبت به موضوع طلاق است، ما وقتی ادبیات پژوهشی در حوزه طلاق را مرور کردیم این بود که طلاق الزاماً یک آسیب اجتماعی، نه فردی است. با بررسی‌هایی که انجام شد متوجه این نکته شدیم که نگاه اکثر قریب به اتفاق افراد تحت بررسی، نگاه به طلاق بر اساس نگرش‌های که درجامعه وجود داشت، نبود. یعنی در وهله اول معتقد بودند طلاق موجب پیشرفت و گشودگی در زندگی آنها شده است.

این پژوهشگر حوزه زنان تصریح کرد: برای اینکه طلاق را بهتر فهم کنیم، لازم است به رویداد طلاق-ازدواج توجه کنیم. یعنی طلاق به خودی خود و فی نفسه به عنوان یک رخداد را بررسی شود. در همه جای جهان طلاق به معنای خود مزموم شمرده شده، اما مسئله ما در اینجا این است که به ابعاد دیگر طلاق هم بیشتر توجه شود و بر اساس واقعیت‌های اجتماعی بتوانیم پژوهش انجام دهیم. لذا یکی از وظایف محققان این است که بفهمد مسائل واقعی چیست؟

وی تاکید کرد: برای من مسئله بود که چرا زن‌ها درخواست طلاق می‌دادند یا چرا آسیب‌هایی که مردها و زن‌ها بعد از طلاق تجربه می‌کردند، متفاوت است. در بیشتر پژوهش‌ها، پس از طلاق، مردها بیشتر به لحاظ عاطفی و روانی و زن‌ها به لحاظ مالی و اجتماعی آسیب می‌بینند.

آقاجانی تاکید کرد: نتایج تحقیق ما نشان می‌دهد چگونه طلاق در جامعه درحال گذار ایران می‌تواند به تحقق برخی از مهمترین ارزش‌های جامعه مدرن، منجر شود. در این راستا علوم انسانی و بخصوص علوم اجتماعی به واسطه آن نگاه انتقادی که در آن وجود دارد می‌تواند این روند را تسهیل کند و تداوم بخشد.

پژوهشگر حوزه زنان با  بیان دو محور اصلی در این مقاله، بیان کرد: یکی تغییر ارزش‌ها و دیگری تاثیر علوم اجتماعی در این تغییر است. وقتی وارد زندگی این زنان می‌شویم و عبارت‌های آنان را می‌شنویم، آن چیزی که در وهله اول به چشم می‌آید، این است که تغییر و تحول در ارزش‌های این افراد به وجود آمده است. این ارزش‌ها یا از اساس دچار تغییر شده یا دلالت‌های آن فرق کرده است و از طرف دیگر ارزش‌های جدیدی جایگزین می‌شود تا به ارزش‌هایی مثل استقلال فردی، قدرت و ثروت، شکوفایی و نظایر آن نام برد.

وی در ادامه این بحث افزود: وقتی ما یک حرکت از ارزش‌های سنتی به ارزش‌های صنعتی و مدرن می‌بینیم یعنی در عین حال که چشم افراد به دنبال ارزش‌های مدرن است اما ریشه آنان در ارزش‌های سنت گیرکرده است و این در عواطف و کنش‌های آنان خود را نشان می‌دهد. وقتی ارزش‌ها و اهداف تغییر می‌کند، وسایل هم تغییر می‌کند، لذا از لحاظ منطقی این احتمال پدید می‌آید که خانواده سنتی دستخوش تغییرات می‌شود.

فساد آوری قدرت و آزادی

آقاجانی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: اکثر این زنان معتقد بودند که طلاق باعث پیشرفت آنان شده است. در عین اینکه طلاق بعنوان تلخ‌ترین تجربه زندگی آنها بود ولی بیان کردند که عزت نفس آنان بیشتر شده است و این بخشی از واقعیت بود. بخش دیگری از واقعیت این بود که در واقع احساس قدرت درونی نمی‌کردند و از «کانت» برای مفهوم‌سازی این تمایز بین قدرت‌مندی و قدرت نمایی و وام گرفته و از «خود بنیادی» کانت در این زمینه توضیح داد؛کانت معتقد است که امر اخلاقی و عمل اخلاقی منوط به این است که فرد آزادانه بتواند انتخاب کند، این آزادی برای زنان این پژوهش در دو ساحت نقض می‌شود که مهمترین آن ساحت اجتماعی است.

این پژوهشگر حوره زنان گفت: زن‌های مورد بررسی این استقلال را در دو مفهوم در گفتمان علوم اجتماعی، مفهوم‌سازی کردند، یک دسته کسانی هستند که رهایی را بر اساس «اخلاق زنانه‌محور» تبیین می‌کنند و دسته دیگر مبتنی بر «قدرت درونی انسان» است که معتقد بودند که ، اخلاق را نه به زنانه و مردانه، بلکه مبنتی بر یک امر انسانی و جهان شمول تعریف کرده بودند.

وی ادامه داد: دسته دوم کسانی هستند که بر زنان خردورز تاکید بیشتری داشتند و معتقد بودند که هویت زنانه تنها زمانی می‌تواند به لحاظ اجتماعی و عمومی ‌تاثیرگذار باشد که علاوه بر رسمیت شناختن ساحت زنانه، در برابر امر مردانه قرار نگیرد.

آقاجانی بر فسادآوری قدرت و آزادی تاکید و تصریح کرد: هر عملی که مبتنی بر آزادی باشد، آن عمل انسانی و اصیل است و آن عملی که مبتنی بر قدرت باشد، عمل نابه‌هنجار و بیمارگونه است.

زهرا آقاجانی، پژوهشگر حوزه زنان در پایان گفت: هر ذهن فعال و پرتوانی اگر از آزادی محروم شود، می‌کوشد به قدرت دست یابد، به این معنی که اگر انسان را از حاکمیت برخود باز داریم، شخصیت خود را با اهتمام با سلطه بر دیگران نشان خواهد داد. هنگامی‌که به آزادی نمی‌توان امید داشت اما به قدرت می‌توان، قدرت به هدف بزرگ آدمی‌ تبدل می‌شود. عشق به قدرت و عشق به آزادی تا ابد با یکدیگر در تعارض هستند.

login